«مهمترین حرکت مفید، پذیرش شرایط است. نیازی نیست که – گذشته از هر چیز دیگر – دچار اضطراب باشیم که چرا اضطراب داریم. احساس اضطراب به هیچوجه نشانهی غلط بودن زندگیمان نیست، بلکه صرفاً نشانهی زنده بودنِ ماست.»
به نظرم مهمترین و کلیدیترین سطر، از 146 صفحه کتابِ «آرامش» همین چند خط است. اغلب ما آدمها این باور و انتظار را از زندگی داریم که باید دز هر حال و هر شرایطی آرامش خودمان را حفظ کنیم و اضطراب نشانهی غلط بودن و سرِ جای خود نبودنِ چیزی است. در صورتی که کل زندگی و خاصیت زندگی اضطرابآور است. یکی از قوانین سادهی زندگی و دنیا آنتروپی است. آنتروپی میگوید جهان و طبیعت میل به بینظمی دارد و در چنین جهانی مگر میشود انسانِ کمال خواه دچار اضطراب نشود. و اصلا همین انتظار مضطرب نشدنِ ما از خودمان، باعث افزایش اضطراب خواهد شد.
باید بپذیریم حتی وقتی در آرامترین حالت ممکن مشغول تماشای دشتی پهناور و سرسبز یا کوهستانی عظیم و باشکوه هستیم هم چیزهای کوچک و بزرگی در گوشه و کنار ذهنمان وجود دارند تا آرامش ما را بر هم بزنند و تنها وقتی میتوانیم با اطمینان صددرصد بگویمم که هیچ اضطرابی نداریم که مُرده باشیم.
مطالعهی کتابِ «آرامش» نوشتهی آلن دوباتن با ترجمهی محمد کریمی را دیشب تمام کردم. کتاب را انتشارات کتابسرای نیک منتشر کرده و بخشی از مجموعه کتاب «مدرسهی زندگی» است. با اینکه قطع و قطر کتاب کوچک و کم حجم است حدود دو هفته و نیم طول کشید تا تمامش را بخوانم چون گاه نیاز بودن بعد از خواندن بخشی کوچک، کمی دربارهی آن و دربارهی زندگیِ خودم فکر کنم.
کتاب 4 بخش دارد که هر کدام از 4 بخش خود به 4 یا 5 زیر بخش تقسیم میشوند.
1. روابط
یک. انتظارات عاشقانه
دو. بیقدر بودنِ امور خانوادگی
سه. آشفتگیهای رابطهی جنسی
چهار. ضعف قدرت
2. افراد دیگر
یک. آسیب ناخواسته
دو. در دفاع از آموزش
سه. در دفاع از ادب
چهار. در باب تشریفات اداری
3. کار
یک. سرمایهداری
دو. بلندپروازی
سه. شکیبایی
چهار. همکاران
4. سرچشمههای آرامش
یک. نگاه
دو. صدا
سه. مکان
چهار. زمان
پنج. لمش
نتیجهگیری. زندگیِ آرام
آلن دوباتن در این کتاب قوانین مربوط به هر بخش و زیربخش را عنوان میکند و بیان میکند که یکی از بهترین راهها برای دستیابی به آرامش، پذیرش و کنار آمدن با این قوانین و مقررات است.
پیشنهاد میکنم این 146 صفحه را از دست ندهید.
آخرین نظرات: