جستجو

معنایی برای نجات

انسان سردرگم

هر روز که می‌گذره سردرگم‌تر و پریشان‌تر می‌شیم. فرقی هم نداره چند سالته و کجای این جهان زندگی می‌کنی. هرچقدر علم پیشرفت می‌کنه و زندگی پیشرفته‌تر می‌شه، سردرگمی انسان بیشتر می‌شه. هرچقدر روش‌های مبارزه با درد و بیماری بیشتر می‌شه، انگار آدما بیمارتر می‌شن. چه جسمی و چه‌تر روحی!

تکنولوژی که پیشرفت می‌کنه، اخبار بد زودتر بهت می‌رسه؛ هر روز چیزِ تازه‌ای باید یاد بگیری تا حس عقب موندن از دنیا و آدما رو نداشته باشی؛ وابستگیت به یکسری اشیای بی‌روح و عاطفه مثل موبایل و لپ‌تاپ که حساسن و مُدام در حالِ پیشرفت و تغییر، بیشتر می‌شه؛ دسترسیت به جزئیات خوبِ زندگیِ آدمای موفق و فوق‌العاده بیشتر می‌شه و با مقایسه‌ی خودت با اونا دچار سرخوردگی می‌شی و… در نهایت تو روز به روز مضطرب‌تر و سردرگم‌تر خواهی شد. و اینجاست که وجود یک مسکن جسم و روح از جنس معنا می‌تونه نجاتت بده. هر شکلی از عشق که به زندگی تو معنا و مفهوم ببخشه.

به شخصه اگر پناه‌گاه خواندن و نوشتن رو نداشتم، شاید تا الان دچار زوال عقل یا اختلال شعور شده بودم از بس که فکر و تحلیل می‌کنم و…!

معنای زندگیتو پیدا کن یا بساز و بچسب بهش.

+شوهرم می‌گه هر روزی که از خواب بیدار میشم به اُمیدِ زدن و نابود کردن اسرائیل چشم باز می‌کنم. می‌گم ان‌شاالله هرچه زودتر این غده‌ی سرطانی و شرِ مطلق رو نابود می‌کنیم.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط