یکی از دوستان کامنت گذاشته بود که: «چقدر نوشتههات شبیه حرفهایی که تو تنهایی بخودم میزنم». گفتم: «چون هر دومون انسان، زن و مادرِ این عصریم».
شاید مادرهای گذشته نیازهایی مثل هدف داشتن، خودشکوفایی و استقلال را کمتر در خودشان حس میکردند؛ (مگر اینکه از لحاظ طبقهی اجتماعی و اقتصادی در سطح بالایی قرار داشتند) چون طبق هرم نیازهای مازلو تا نیازهای ابتدایی مثل خوراک،پوشاک و مسکن تامین نشود، آدم به نیازهایی مثل خودشکوفایی و عزت نفس نمیرسد.
ولی اغلب مادرهای امروز از آنجایی که -الهی شکر- این نیازهایشان برطرف شده، به نیازهای سطح بالاتر رسیدند و کسی حق ندارد آنها را سرزنش کند که: «چرا میخواهی به اهداف و آرزوهایت برسی؟ بنشین خانه و بچهداری کن.» غیر از آن با آمدن دستگاههایی مثل ماشین لباسشویی و ظرفشویی کارِ مادرها کمتر شده و وقت آزادتری دارند برای رسیدن به علایق و اهدافشان. مادرهای امروز بیشتر از مادرهای دیروز با بچهها بازی میکنند و فعالیت مشترک دارند. مادرهای دیروز از قبل از طلوع آفتاب تا نیمهشب مشغول پختن نان، شستن لباس و رُفت و روب بودند و اصلن وقت نداشتند در صورت بچههایشان نگاه کنند. بنابراین قیاس مادرهای امروزی (چه خودمان مادر باشیم چه همسرمان و چه مادرهای اطرافمان) با مادرهای دیروز (مادرهای خودمان) کار اشتباهی است چرا که برای مقایسه باید وجوه اشتراکی باشد اما اینجا ما با دو دنیای متفاوت روبهرو هستیم که کمترین اشتراک و بیشترین تفاوت را با یکدیگر دارند.
آخرین نظرات: