به راستی نویسنده کیست؟ آیا به صرف اینکه یک نفر مینویسد و نوشتن برایش جدیست، میتوان گفت او نویسنده است؟ شاید به نظر بقیه اینطور باشد اما به نظر من نه!
پس نویسنده کیست؟
کسی که اهل تحقیق و صحتسنجی است.
در دنیایی زندگی میکنیم که اخبار دروغ و شایعات از چپ و راست به ما حمله میکنند. نویسندهی واقعی یک جستجوگر و حقیقتیاب واقعی است که تا از درستی چیزی مطمئن نباشد، آن را تایید یا تکذیب نمیکند.
نوشتن برایش جدی است نه تفننی.
بسیاری از کسانی که مینویسند، فقط زمانی مینویسند که ایده و موضوعی برای نوشتن دارند. اما نویسندهی واقعی باید هر روز بنویسد و نوشتن برایش امری جدی و واجبی روزانه باشد. کسی که هر روز مینویسد ولو از چیزهای کم ارزش، قلمش از خشکی درآمده و روان میشود و فاصلهی میان ذهن و قلمش کم و کمتر میشود.
هر روز میخواند.
بعضی نویسندهها میگویند ما زمانی که کتابی برای نوشتن در دست داریم هیچ نمیخوانیم و بلعکس، زمانی که میخوانیم هیچ نمینویسیم. اما خواندن و نوشتن مشوق و مکمل یکدیگرند و باید هر دو همزمان در برنامهی روزانهی نویسنده باشند تا وقتی با نوشتن چشمهات خشک شد، سراغِ خواندن بروی و وقتی با خواندن سیراب و لبریز شدی، شروع به نوشتن کنی.
برای داشتن حرف تازه، تجربهی تازه میسازد.
نویسنده تا زمانی میتواند بنویسد که حرفی برای گفتن داشته باشد. اما این حرفها بلاخره روزی تمام میشوند. آنوقت هرچقدر بنشیند و زور بزند و به مغزش فشار بیاورد، به حرف نویی نمیرسد. درست در این لحظات اهمیت کسب تجربهای تازه برای رسیدن به حرفی نو مشخص میشود. نویسنده باید با توجه به امکانات مادی و معنوی خود، به ساختن تجربیات تازه بپردازد.
در نهایت
نویسنده کسی است که خوب زندگی میکند تا خوبتر بنویسد.
آخرین نظرات: